۱۳۸۸ خرداد ۲۸, پنجشنبه

گردشگري و ظرفيت هاي ايران





رشد سرمايه هاي جهاني به روند توسعه صنعت گردشگري در جهان شتاب داده است؛ به گونه اي كه در سال هاي اخير خاورميانه بيشترين رشد را در زمينه گردشگري داشته است.
پيش بيني مي شود كه شمار گردشگران تا سال ۲۰۲۰ به يك ميليارد و ۶۰۰ ميليون نفر برسد. همچنين پيش بيني مي شود كه درآمد گردشگري جهان در سال هاي آينده به بيش از ۱‎/۵ تريليون دلار خواهد رسيد.
در چنين موقعيتي بايد پرسيد جايگاه ايران در بازار بزرگ گردشگري خارجي كجاست و كشور ما براي پذيرش و جذب جهانگردان خارجي و سرمايه هاي آنان چقدر ظرفيت دارد؟ اگر كشور فرانسه به اندازه جمعيتش يا كشور تونس به اندازه نيمي از ساكنانش و حتي تركيه به اندازه يك سوم شمار مردمانش پذيراي جهانگردان خارجي هستند، كشور ما در سال چه تعداد جهانگرد را جذب مي كند و از اين راه چقدر درآمد دارد و آيا اصلاً بين امكانات گردشگري كشور با شمار گردشگران تناسبي هست؟ همچنين آيا مي توان ايران را مطابق با جايگاه ۱۰ كشور اول داراي امكانات تاريخي در جهان، در رده هاي ده گانه اول گردشگري جهان ديد؟ براي يافتن پاسخ بايد نظري به آمار سازمان جهاني گردشگري در سال ۲۰۰۴ بيفكنيم تا تعداد ورودي هاي و درآمدهاي جهانگردي كشورمان را با ديگر كشورهاي جهان مقايسه كنيم؛ با اين توضيح كه چون در گزارش سال ۲۰۰۷ اين سازمان جاي ارقام مربوط به كشور ايران خالي مانده و هيچ گزارشي در اين خصوص درج نشده است لذا، جداول سال ۲۰۰۴ كه نام ايران در آن ثبت شده، مورد استناد قرار گرفته است. اين جدول نشان دهنده آن است كه كشور فرانسه به اندازه جمعيت خود، يعني بيش از ۷۵ ميليون نفر و كشور تونس به اندازه نيمي از جمعيت ۱۰ ميليوني خود يعني بيش از ۵ ميليون نفر و تركيه به اندازه يك چهارم جمعيت خود در سال پذيراي گردشگر بوده اند. همچنين تعداد ورودي هاي جهانگردان به ايران كمتر از كشورهاي استوني، قبرس، اروگوئه و حتي كشور كوچك بحرين است. در اين جدول ها جايگاه ايران در تعداد ورودي ها در رديف ۶۳ و در درآمدهاي حاصله از آن در رديف ۶۶ قرار دارد.
در تبيين برخي از علت هاي پديد آمدن چنين وضعيتي در صنعت گردشگري ايران بايد مسائل گوناگوني را به اين شرح مورد توجه قرار داد:
* كندي روند صدور رواديد
وضع صدور رواديد به گونه اي است كه از زمان اعلام آمادگي و اقدام مسافر براي سفر به ايران تا زمان دريافت يك رواديد سفر ۲ هفته اي، نياز به يك ماه وقت است كه نيمي از اين مدت براي انتقال و دريافت مدارك و اسناد است و ۱۵ روز آن نيز در وزارت امور خارجه صرف مي شود كه در نتيجه گردشگران اروپايي كه عادت دارند ظرف يك هفته كارهاي ويزايشان انجام شود، از سفر منصرف مي شوند. از طرفي، فرصت يك هفته اي رواديد صادره در فرودگاه هاي كشور براي گردشگراني كه خواهان اقامت بيش از يك هفته در ايران هستند نيز مانع ديگري است.
* فقدان پرواز مستقيم به مقصد ايران
نبود پرواز مستقيم ميان تهران و برخي از شهرهاي بزرگ حتي در اروپا، مانع ديگري در راه سفر گردشگران خارجي به ايران است. چنين وضعيتي موجب مي شود كه يافتن جا در ديگر شركت هاي هوايي، همواره با مشكل روبه رو باشد و از سوي ديگر مدت پرواز مسافران در بعضي روزها تا ۱۵ ساعت افزايش يابد.
* ضعف بازاريابي و تبليغات گردشگري
اگر گردشگري را يك صنعت قلمداد كنيم، بايد شيوه ها و روش هاي بازاريابي آن را نيز در زمره صنايع به حساب آوريم. در چنين صورتي، بازاريابي مثلاً در صنعت نفت را مي توانيم با بازاريابي در صنعت گردشگري مقايسه كنيم.
بازاريابان صنعت نفت به نمايندگي از كليت دولت متبوع خود و با توجه به نرخ هاي شناور نفت ضمن حضور در دفاتر شركت هاي هدف و با تسلط به زبان فني صنعت خود با مشتريان وارد گفت وگو مي شوند؛ اما در بازاريابي گردشگري بازاريابان و دفاتر آژانس ها هيچ گونه نمايندگي از بخش دولتي و يا دولت متبوع خود ندارند و اغلب نيز به دليل عدم حمايت هاي مالي اين امر را بدون استقرار در كشورهاي هدف انجام داده و به محتواي بروشورها و سايت ها بسنده مي كنند؛ اين در حالي است كه آنها عمده ترين سهم را در توسعه گردشگري بر عهده دارند. در بخش بازاريابي دولتي در سازمان متولي گردشگري وضع بدتر است. بازاريابان اين بخش اغلب از حضور در دفاتر خدمات مسافرتي و كشورهاي هدف باز مي مانند و اطلاعي از نمايشگاه هاي گردشگري ندارند.
برخي نيز آموزش هاي حرفه اي نديده اند و به زبان هاي بين المللي تسلط ندارند. در نتيجه بروشورها و اقلام تبليغاتي آنان اگر جنبه ضدتبليغ نداشته باشد در بهترين حالت ها قابل رقابت با كيفيت و گرافيك اقلام مشابه خارجي نيست. در اين ميان تكليف تيزرهاي تلويزيوني كه با مشي صرفه جويانه توليد و سفارش پخش داده مي شوند نيز مشخص است.
*محدوديت هاي فرهنگي
درست است كه بخشي از ارزش ها و هنجارهاي جامعه ما با ارزش ها و هنجارهاي جوامع ديگر مشترك نيستند و ما لاجرم از جذب بخشي از گردشگران معذور هستيم و يا اصلاً خود آنان از حضور در جامعه ما ابا دارند، ليكن بسياري از مشكلات ناشي از تعاريف موسع از قانون، فقه و عرف ماست كه گاه عرصه را بر گردشگران خارجي و چه بسا داخلي تنگ مي كند. اين امر را بگذاريد در كنار مسائلي چون نيازهاي اوليه بهداشتي، مانند دستشويي هاي فرنگي يا وضوخانه هاي قابل استفاده براي اهل سنت در مساجد شهرها تا بخشي از مشكلات گردشگران خارجي در داخل كشور قابل درك باشد. رفتار صنوف و صاحبان مراكز مرتبط با گردشگران نيز در اين ميان قابل ذكر است.
* تدوين استانداردها و ضوابط فني
هر يك از اقامتگاه ها، هتل ها، اماكن اقامتي و مراكز سياحتي و نيز واحدهاي ارائه دهنده خدمات گردشگري بايد با رويه اي يكسان در كشور فعاليت كنند تا از چنددستگي نرخ ها و نزول سطح خدمات آنان جلوگيري شود. اين امر حتي در حوزه هاي حمل و نقل هوايي نيز بايد اعمال شود و نظارت هاي فني با تدوين و ارائه استانداردها بر اين گونه مراكز بايد انجام پذيرد.
در حال حاضر دستورالعمل درجه بندي تأسيسات گردشگري جزو مصوبات شوراي عالي ميراث فرهنگي و گردشگري است كه طبق آن تطبيق استانداردهاي فني از سوي گروه هاي ارزيابي انجام مي پذيرد. در اين ارزيابي ها توجه خاصي به ارتقاي كيفيت خدمات در واحدهاي گردشگري به عمل مي آيد. در استانداردهاي مصوب، واحدهاي كوچك گردشگري بايد بتوانند با ارائه خدمات مطلوب تر و كيفيت بهتر درجه بالاتري اخذ كنند.
* ضرورت شناخت ظرفيت ها و مناطق گردشگري
عدم شناسايي مناطق توريست پذير از سوي دستگاه هاي متولي گردشگري داخلي و گمنام ماندن بسياري از اماكن تاريخي يا جاذبه هاي طبيعي كشور و مهجور ماندن برخي از آثار باستاني و معرفي نشدن آنها در سايت هاي گردشگري جهاني عارضه ديگر گردشگري ايران است. از ده ها روستاي جذاب و محوطه هاي تاريخي گرفته تا آثار و بناهاي باستاني و آداب و رسوم كه مي توانند به عنوان جاذبه هاي گردشگري مطرح شوند در سايت هاي گردشگري خبري نيست. البته بايد اذعان داشت كه خوشبختانه در ۳ سال اخير حركت هاي مثبتي در شناسايي و معرفي جاذبه هاي ايران انجام پذيرفته كه معرفي ۵۰۰ منطقه نمونه گردشگري از آن جمله است. علاوه بر آن ثبت دو اثر از آثار تاريخي ايران در فهرست آثار جهاني يونسكو پارسال نيز از اقدامهاي قابل توجه در تثبيت جايگاه شايسته ايران در جهان بوده است كه موجب آشنايي بيشتر عوامل جهانگرد و سايت هاي خبري و آموزشي مرتبط با آن مناطق و افزايش تقاضا براي ديدار از آنها شده است.
به هر حال، بايد گفت: حتي پديده شگفت انگيز خيابان سئول تهران كه گويا با قوانين فيزيكي قابل توجيه نيست، مي تواند به عنوان جاذبه گردشگري مطرح و معرفي شود.
*آموزش
يكي از معضلات گردشگري كه مستقيماًً با گردشگران مرتبط است، كمبود پرسنل آموزش ديده در اركان گردشگري كشور است. ما تا چند سال گذشته رشته هاي دانشگاهي گردشگري نداشتيم. تعداد نشريات، كتب، مقالات و همايش هاي علمي نيز كم است. در كنار اين موضوع بايد به فقدان آشنايان به زبان هاي كشورهاي پرجمعيت نيز اشاره كرد. در مراكز دولتي و بخش خصوصي حوزه گردشگري كساني كه به زبان هاي چيني، ژاپني، مالايي و اسپانيولي مسلط باشند به ندرت مشاهده مي شوند. از اين رو، تربيت و آموزش مترجمان در حوزه گردشگري بايد جدي گرفته شود.
تربيت تورگردانان خبره و حرفه اي كه نقش اساسي را در هدايت و رضايتمندي گردشگران بر عهده دارند نيز بايد در زمره اهداف آموزش در حوزه گردشگري قرار گيرد.
* جاذبه هاي دست ساز و مصنوعي
تلفيق تكنولوژي با جاذبه هاي طبيعي، جاذبه هاي دست سازي را خلق مي كند كه زيبايي و جذبه آن كمتر از جاذبه هاي تاريخي نيست. آسمانخراش هاي بزرگ، پل هاي طويل، تونل هاي زير آب، آكواريوم بزرگ دريايي، شهرك هاي بازي و سرگرمي، پلاژهاي بزرگ مجهز، سواحل تميز و آماده سازي شده، از جمله جاذبه هاي دست سازي هستند كه در كشور ما كمتر اثري از آنها ديده مي شود. در اين زمينه مي توان به ساخت برج ۴۳۵ متري ميلاد اشاره كرد كه شامل مجموعه تجاري يادمان با ۱۶۰ هزار مترمربع زيربنا، مركز همايش بين المللي با ۵۰ هزارمتر مربع زيربنا در ۸ طبقه، هتل ۵ ستاره با ۹۷ هزار مترمربع در ۱۸ طبقه با ۵۰۰ اتاق و ۱۶ سوئيت، مركز تجارت جهاني با ۱۵۴ هزار متر مربع در ۲ ساختمان ۷ طبقه و برج مخابراتي آن با ۶۶ متر قطر و ۱۷ هزار متر لابي آن است.
* بي توجهي به ظرفيت ترانزيت و اهميت آن در گردشگري
براي نخستين بار تنها در امسال به همت معاونت گردشگري سازمان ميراث و تعدادي از آژانس هاي فعال خصوصي، براي ترانزيت حجاج مالزيايي و اندونزيايي از طريق خاك ايران به مقصد عربستان برنامه ريزي هايي صورت پذيرفته است.
دكتر قاسمي، مدير آژانس ايران مركز كه به عنوان يكي از متوليان ترانزيت حجاج در اين زمينه فعاليت هايي را آغاز كرده است، اميدوار است در امسال نزديك به ۱۵ هزار نفر از حجاج آسياي جنوب شرقي را از طريق ايران به كشور عربستان اعزام كند.
اين در حالي است كه حجاج كشورهاي آسياي ميانه بازار به مراتب بزرگتري را مي توانند براي كشورمان ايجاد كنند. ترانزيت حجاج و گردشگران خارجي به خصوص گردشگران اروپايي به مقصد شرق دور پروژه قابل اجرايي است كه سود سرشار آن نيز تضمين شده است.
* سياست هاي حمايتي و تشويقي
نهايت تشويق انجام يافته در سياست مربوط به جذب گردشگران خارجي اعطاي جوايز صادراتي به آژانس هايي است كه در طول سال بيشترين گردشگر را وارد كشور كرده اند و همچنين قول اعطاي تخفيف ۵۰ درصدي در اجاره غرفه نمايشگاه هاي خارجي، به غير از اينها تقريباً برنامه حمايتي و تشويقي ديگري در زمينه حمايت از بخش خصوصي در جلب سياحان خارجي وجود ندارد. اين در حالي است كه دولت مي تواند در تمام زمينه هاي حاكميتي خود ازجمله كاهش تعرفه گمركي يا تخفيف هاي قانوني به آژانس داران، ترويج تورهاي آشناسازي يا Fantrip، معافيت عوارض در ساخت و ساز تأسيسات و مشابه آن اقدامهاي اساسي به عمل آورد.
* حضور دستگاه هاي موازي در تشكيلات گردشگري
يكي از نقاط آسيب پذير در برنامه هاي گردشگري كشور اقدامهاي دستگاه هاي موازي با دستگاه مسئول گردشگري است. تقريباً تمام تورهاي زيارتي كشور در سازمان حج و زيارت متمركز است و اين سازمان سالانه ده ها هزار زائر به عتبات عاليات در سوريه و عراق و عربستان اعزام مي كند، بدون آن كه براي ورود اتباع آن كشورها به كشورمان مسئوليت يا برنامه داشته باشد. چنين فرآيندي موجب شده در برابر خروج هزاران زائر ايراني به مقصد سوريه، ورودي گردشگران سوري به ايران تقريباً به رقم صفر نزديك شود. گردشگران و زائران عربستاني و عراقي نيز وضع مشابهي دارند.
* كمبود سرمايه گذاري
دكتر محمود احمدي نژاد، رئيس جمهور در نخستين همايش بين المللي فرصت هاي سرمايه گذاري در صنعت گردشگري ايران در شهريور ماه جاري اعلام داشت كه همه موانع سرمايه گذاري در گردشگري كشور كنار گذاشته خواهد شد. همچنين رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري گفت كه بخش گردشگري بايد تا پايان سال چشم انداز ۲۰ ساله به سرمايه گذاري
۳۰ ميليارد دلاري در گردشگري با تركيبي از ۵ ميليارد دلار سهم دولت و ۲۵ ميليارد دلار سهم بخش خصوصي نائل شود اما به گفته وزير امور اقتصاد و دارايي ميزان موافقت نامه هاي مبادله شده در سرمايه گذاري هاي خارجي ايران در سال ۲۰۰۶ حدود ۱۰ ميليارد دلار است. از اين رو رسيدن به اين حجم سرمايه گذاري تا پايان سال چشم انداز
۲۰ ساله امر مشكلي به نظر مي رسد.
از سوي ديگر، چون در كشور ما پس انداز ملي صورت نمي گيرد و پس اندازهاي بزرگ در بازارهاي طلاو مسكن وارد بورس بازي مي شوند، تغيير ذائقه سرمايه گذاران در طرح هاي گردشگري نيازمند حركت فرهنگي است تا آنان را جذب محصولات و مواريث فرهنگي كند.
* مكانيزاسيون و تكنولوژي
اگر جهانگردي نتواند از طريق اينترنت، بليت مقصد خود را رزرو و دريافت كند يا نتواند برنامه رزرواسيون هتل اقامت خود را به راحتي به انجام رساند يا در هنگام سفر قادر به استفاده از خدمات بانكي به شكل اعتباري نباشد و يا در هنگام جستجو در سايت هاي مورد نياز خود نتواند اطلاعات كافي و به روز شده را دريافت كند، آيا انگيزه و اشتياقي براي سفر خواهد داشت. اين امر بايد به طور جامع از سوي همه دستگاه هاي مرتبط به صنعت گردشگري به انجام برسد.
* فقدان برنامه ريزي و استراتژي
تقريباً مي توان گفت كه در هر دوره مديريتي، استراتژي دوره قبلي را ناكارآمد و غيراجرايي قلمداد كرده اند. در آخرين برنامه متوليان گردشگري كه بارها بر آن تأكيد ورزيده اند، اين بوده است كه «تا پايان سال ۸۶ تحول اساسي در صنعت گردشگري پديد آيد.» تحولي كه شاخصي براي آن مشخص نشده و گزارشي از امكانات و منابع و راه هاي وصول بدان ارائه نشده است. اين در حالي است كه تا پايان سال هدف كمتر از ۶ ماه ديگر باقي مانده است.
بد نيست كساني كه دستي در گردشگري خارجي كشور دارند نگاهي به گزارش Unwto (سازمان جهاني توريسم سازمان ملل متحد) در سال ۲۰۰۷ داشته باشند. در اين گزارش، آمار و ارقامي از تعداد گردشگران، درآمد به دست آمده از توريسم و نسبت گردشگران ورودي و خروجي در پارسال ملاحظه نمي شود و جاي تمام ارقام در جداول مربوط به ايران خالي مانده است.
غفلت از نقش رايزنان و وابستگان فرهنگي ايران در سفارتخانه ها و عدم تحرك و نقش آفريني سفراي كشورمان در كشورهاي محل خدمتشان و نبود دفاتر نمايندگي و شعب خارجي بازاريابي يا ناديده گرفتن نقش ايرانيان مقيم كشورهاي خارجي در جذب گردشگران و عدم استفاده از ديدگاه ها و نقطه نظرات انجمن هاي صنفي دفاتر خدمات مسافرتي نقيصه اي در برنامه ريزي هاست كه بايد براي رفع آن كوشيد. نكته حائز اهميت اين است كه دستگاه رسمي گردشگري كشور نقش خود را در جايگاه برنامه نويس و طراح گردشگري بيابند و از ورطه خدمات اجرايي دوري گزينند.
* ساير عوامل
عواملي از جمله تكيه اقتصاد ملي كشور بر درآمدهاي نفتي و احساس استغناء از ساير درآمدها، فقدان نگرش علمي به توسعه تجارت در كشور، بي توجهي به نقش چهره هاي شاخص بين المللي و افراد مشهور و گروه هاي معروف در جلب توجه افكار جهاني به كشورمان، عدم توجه به آرايش شهري، آراستگي ظاهري افراد، نظافت و تميزي معابر و ساختمان ها، عدم رعايت نظم و انضباط اجتماعي و عدم رعايت مقررات و قوانين (يكي از جهانگردان در شرح سفر خود به ايران نوشته بود كه تهران تنها شهر جهان است كه حركت با دنده عقب در اتوبان هاي آن براي ورود به بريدگي كه از آن عبور كرده باشيد مجاز و امري رايج شمرده مي شود) هر كدام به تناسب خود از موانع توسعه گردشگري محسوب مي شوند.
* فرصت ها و امكانات گردشگري ايران
ايران مجموعه اي از فرصت هاي گردشگري است. اين امر نه تنها در آثار تاريخي و جاذبه هاي طبيعي، بلكه حتي در هنجارهاي فرهنگي و ارزش هاي ديني آن نهفته است كه در پي مي آيد:
۱- اماكن تاريخي، شامل كاخ ها، گورها، آتشكده ها، دخمه ها، پيكره هاي سنگتراشي شده در كوه ها، مساجد و باغ ها با تقسيم آنها به آثار قبل و بعد از اسلام.
۲- محوطه ها: شامل روستاها، محلات قديمي، گذرها، تپه ها، بافت هاي قديمي شهرها، قلاع و مقابر، كاروانسراها، سكونتگاه هاي موقت و پناهگاه ها، ميدان ها و محوطه هاي حفاري شده.
۳- جاذبه هاي طبيعي: صحاري بزرگ و كويري، غارها، درياچه ها، آبشارها، جنگل ها، مرداب ها، مناطق حفاظت شده، حيات وحش و زيستگاه هاي بزرگ جانوري و برخي گونه هاي منحصر به فرد در آنها، تالاب ها، قله ها، سواحل و چشمه ها، خسوف و كسوف.
۴- اماكن مذهبي: حرم مطهر حضرت امام رضا عليه السلام در مشهد و حضرت معصومه سلام الله عليها در قم، مساجد، نيايشگاه هاي زرتشتيان و كليميان، كليساها، امامزاده ها، تكيه ها، زيارتگاه ها و حوزه هاي علميه.
۵- اشياي تاريخي و موزه اي: ريتون ها، جام ها، سكه ها، مهرها، مجسمه ها، كوزه ها، زيورآلات، دستخط ها و طلسم ها.
۶- اماكن درماني: آبگرم ها و چشمه ها.
۷- دست سازه ها و مصنوعات: برج هاي آزادي و ميلاد، بازارها و پاساژهاي جديد، پيست هاي اسكي، صنايع دستي، فرش و بادگيرها.
۸- آداب و سنن و مردم شناسي: رسوم محلي، قصه ها، ضرب المثل ها، لالايي ها، اعياد (نوروز)، عزاداري ها، مسابقات، پوشاك، موسيقي، غذاهاي محلي، بازي ها و زندگي عشايري.
۹- تأسيسات: هتل ها، اقامتگاه ها، كاروانسراها، كمپينگ ها و حمل و نقل ريلي، هوايي، دريايي.
۱۰- متون: سنگ نبشته ها، كتيبه ها، حجاري ها، حكاكي ها، لوح ها، كتب، اوراد، وقفنامه ها و اسناد.


11- مشاهير: اديبان، عارفان، هنرپيشگان و بازيگران، موسيقيدانان، حماسه سرايان و آثار آنان.
۱۲- اقلام: خاويار، زيتون، برنج، زعفران و فرش.
۱۳- سمبل ها: نمادها، نشانه ها، علايم و اساطير
۱۴- هنر: صنايع دستي: شيشه گري، معرق، منبت، حكاكي، ميناكاري، خاتم سازي، چرم دوزي، فرش و گليم و گبه بافي، خوشنويسي، كتابت، چاپ، صحافي، صفحه آرايي، دوخت هاي روي پارچه، سفالگري، آثار سينمايي و فيلم هاي برگزيده، عكاسي از طبيعت و آثار و بناها.
۱۴- اقاليم: گرم و خشك در جنوب، باراني و رطوبت در شمال، سرد و خشك در شمال غرب، معتدل در مركز به طور همزمان در يك فصل و وجود جنگل و كوير و كوه و دشت و دريا در يك پهنه.
۱۵- اعمال و سنن مذهبي: حجاب زنان، مراسم سينه زني و زنجيرزني در محرم، سفره هاي نذري و افطاري، نذورات و صدقات و زيارت ها و مجالس روضه خواني و مسابقات قرآني.
۱۶- علمي و فرهنگي: پذيرش و جذب دانشجويان خارجي، برگزاري همايش ها و سمينارهاي بين المللي، اعطاي بورسيه ها، برگزاري كارگاه هاي آموزشي وتحقيقات مشترك علمي، تحصيل طلاب خارجي.
۱۷- ورزشي: مسابقات و تمرينات ورزشي، ورزش بانوان كشورهاي اسلامي، تفريحات ورزشي، ركاب زنان.
۱۸- آثار شگفت انگيز: خاصيت ضدفيزيكي بخشي از خيابان سئول، جنگل دريايي حراء در قشم، گرم ترين نقطه كره زمين در كوير شهداد، چشمه گل فشان در چابهار و ...
۱۹- نمايشگاه ها: نمايشگاه هاي دائمي، فصلي، موردي عمومي، تخصصي و فروشگاه هاي عرضه محصولات.
۲۰- شكار: شكار در مناطق بياباني، جنگلي و صيادي در درياي شمال و آب هاي جنوب.
۲۱- راه ها: جاده هاي تاريخي همچون جاده ابرايشم، پل ها و ...
۲۲- رزمگاه ها و ميادين نبردهاي تاريخي چون چالدران يا رزمگاه نيشابور.
۲۳- نظام آبياري: قنات ها، آبراه ها و آبگيرها و تقسيم آب در مزارع و باغ ها و محلات.
۲۴- ترانزيت مسافران زميني و هوايي.
۲۵- مبادلات مرزنشينان و بازارچه هاي مرزي.
۲۶- ديدار اقوام و خويشاوندان
فرصت ها و امكاناتي كه اگر آنها را در كنار آداب ميهمان نوازي و پذيرايي گرم و صميمانه مردم ايران، بخصوص ايلات و عشاير از ميهمانان خارجي قرار دهيم بايد گفت، ايران داراي بهترين گنجينه و ذخاير گردشگري جهان است.
به يادداشته باشيم كه گردشگري صنعتي بدون آلايندگي، با سرمايه گذاري اندك و با سودآوري بالاست؛ صنعتي كه امروزه بعد از صنايع نفت و خودروسازي بيشترين سود را دارد؛ از همين روست كه آن را كارخانه بدون دود ناميده اند.
با وجود اين تفاسير كافي نيست كه بگوييم فرصت ها و امكانات گردشگري ايران در ميان ديگر كشورها بي بديل و بي نظير است، بلكه بايد به برنامه ها و راه هاي وصول هدف نيز بينديشيم.
* سال جهاني ديدار از ايران
ما در صنعت گردشگري خود واقعاً نيازي به اختراع دوباره چرخ نداريم تا همه چيز را از نو شروع كنيم. اما نياز داريم كه ايده هاي نو و جديد و افكار خلاق را ارج نهيم و از تجارب سايرملل سود بجوييم.
كشورهاي مالزي، چين، اندونزي، كره و تايلند با اجراي برنامه هاي مدون و منظم، توانستند خود را از قعر جدول گردشگري به رتبه هاي بالاي آن برسانند و در كنار فرانسه، آمريكا و ايتاليا قرار گيرند.
آنان از چه شيوه ها و روش هايي استفاده كردند؟ با بررسي درمي يابيم كه عناصري چون مطالعات كارشناسي، برنامه ريزي هدفمند، هماهنگي هاي ميان بخشي، اجراي منظم برنامه ها، برانگيختن عزم ملي، گنجاندن گردشگري در رديف مصالح ملي، جلب مشاركت عمومي، تبليغات مستمر، تأمين منابع پايدار مالي و آموزش از سنين ابتدايي تقريباً در تمام كشورهاي مذكور مشترك بوده است.
در سند چشم انداز ۲۰ ساله كشور تعاريفي از اهداف قابل وصول ارائه شده است اما سند مذكور جزو اهداف بلندمدت محسوب مي شود كه عناصر و جزئيات و نحوه وصول به هدف ها در آن مشخص نشده است. مثلاً اعلام سال جهاني ديدار از ايران مي تواند موضوع طرح مطالعاتي و يا حتي استراتژي متوليان امر گردشگري در كشور باشد تا با مشخص كردن يك سال معين در ۵ يا ۷ يا ۱۰ سال آتي تمام امكانات را به سمت هدف گسيل كنند. در چنين فرضي مسلم است كه براي انجام بايد زيرساخت هاي حوزه گردشگري، از جمله حمل و نقل هوايي، هتل ها و اقامتگاه ها و مراكز وابسته سياحتي و زيارتي را آماده و تجهيز كرد و ساير نهادهاي مرتبط با اين حوزه، از جمله سازمان هواپيمايي كشوري، گمركات، نيروي انتظامي، شهرداري ها، صنوف خدمات مسافرتي، هتلداران، تاكسيراني، اتحاديه هاي صنفي، جامعه تورگردانان، تشكل هاي غيردولتي و حتي مجموعه داران خصوصي را به كمك و ياري طلبيد تا كشور آماده پذيرايي از حداقل ۱۰ ميليون گردشگر خارجي شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر